ملاقاتِ علاّمه بحرالعلوم با #امام-زمان-عليه-السلام
درباره علامه بحرالعلوم مى گويند: روز #عاشورايى بود و موجِ سوگواران از هر سو، به طرفِ #كربلا در حركت بودند، علاّمه بحرالعلوم نيز به همراهِ گروهى از طلّاب، به استقبالِ عزاداران حركت كردند. به محلّه طويريج رسيدند كه دسته سينه زنى و سبكِ سينه زنى شان مشهور بود. هنگامى كه علاّمه و همراهانَش به آنان رسيدند، ناگهان با آن كهولتِ سن و موقعيّتِ اجتماعى و علمى، لباسِ خود را به كنارى نهاده، سينه خويش را گشود و در صف سينه زنان با شورى وصف ناپذير به سينه زدن پرداخت. علما و طلّاب هر چه تلاش كردند تا مانِع كار او شوند كه مبادا صدمه اى بر او وارد شود، موفّق نشدند.
پس از پايانِ سوگوارى، يكى از خواص از او پرسيد: چه رويدادى پيش آمد كه شما چنان دچار احساسات پاك و خالصانه شديد؟ علّامه فرمود: حقيقت آن است كه با رسيدن به دسته سوگواران، به ناگاه چشمم به محبوبِ دل ها، امام عصرعليه السلام افتاد و ديدم آن گرامى با سر و پاىِ برهنه، در ميانِ انبوهِ سينه زنان، در سوگِ پدر والايش حسين عليه السلام با چشمانى اشكبار به سر و سينه مى زند؛ به همين جهت آن منظره مرا به حالى انداخت كه قرارم از كف رفت و در برابرِ كعبه مقصود و قبله موعود به سوگوارى پرداختم.
- از غروبِ عاشوراىِ حسينى عليه السلام تا طلوعِ ظهورِ مهدى عليه السلام، حسين احمدى قمى ،انتشارات مسجد مقدّس جمكران، بهار ۱۳۸۶
ای کاش که ما لایق دیدار شویم
آخرین نظرات